زندگینامه حضرت آية الله العظمي ناصر مكارم شيرازي
تولد و دوران كودكي: حضرت آيتالله العظمي مكارم شيرازي در سال 1305 هجري شمسي در شيراز، در خانوادهاي مذهبي و دوستدار خاندان پاك پيامبر اسلام(ص) چشم به جهان گشود. پدرش در آغاز تاجر بازار ايران و هند بود و كم كم به كاسبي در بازار وكيل شيراز پرداخت. مادرش نيز از زنان پاكدامن و مؤمن بود كه در دوران كهولت نيز از حافظة سرشار برخوردار بود و بسياري از حوادث گذشته را به خوبي درخاطر داشت. پدران آيةاللهالعظمي مكارم شيرازي همه از نيكان و بزرگان شهر شيراز بودند.
دوران تحصيل: او تحصيلات دبستاني و دبيرستاني خود را در شيراز به پايان برد. استعداد سرشار وي در آموختن باعث شده بود كه همواره از شاگردان ممتاز كلاس باشد و گاه دو پاية تحصيلي را در يك پايه تمام كند. پس از آن آمادة كسب علوم و معارف ديني شد. سقوط حكومت رضاخان، شرايطي را فراهم آورده بود كه روحاني مبارز و مرجع تقليد بزرگ شيراز مرحوم آيةالله سيد نورالدين حسيني شيرازي، بتواند ديگر بار حوزههاي علمية شيراز را رونق بخشد و جوانان را به كسب معارف اسلامي تشويق كند؛ به گونهاي كه پانصد نفر در يك نوبت، عازم حوزههاي علميه شدند. آيةاللهالعظمي مكارم شيرازي يكي از عوامل شيفتگي خود به كسب علوم ديني را سخنان و جاذبة مرحوم نورالدين حسيني شيرازي ميدادند. او با ورود به حوزه علميه شيراز، به سرعت دروس مقدمات و سطح را نزد آيةالله موحد فرا گرفت و در مدتي نزديك به چهار سال، توانست دروس سطح را به پايان برساند؛ اين خود نشان از استعداد سرشار و تلاش خستگيناپذير وي دارد. در طي اين سالها خود نيز به تدريس دروس به ديگر طلاب ميپرداخت، به گونهاي كه به گفته خود، در روز هشت ساعت تدريس ميكرد و در هجده سالگي حاشيهاي بر كتاب گرانسنگ كفايةالاصول كه از كتب مشهور و دشوار علم اصول است، نگاشت. در هجده سالگي وارد حوزه علميه قم شد و در درس خارج استادان و علماي بزرگ آن شركت نمود و براي آشنايي با ديدگاههاي فقهي و اصولي عالمان نجف اشرف، در سال 1329 هجري شمسي به آن ديار سفر كرد. او پس از بهرههاي فراوان از عالمان نجف و شركت در دروس خارج آنان، در 24 سالگي موفق به كسب درجه اجتهاد از آنان شد و در سال 1330 به دليل نبود امكانات به ايران بازگشت و عازم حوزه علميه قم شد.
استادان و دوستان: آيةالله العظمي مكارم شيرازي در دوران تحصيل خود، از محضر استادان بسياري بهره برد. او بخشي از دروس مقدمات و سطح خود را نزد آيةالله موحد در شيراز فرا گرفت و همواره از دروس اخلاق و سخنرانيهاي آيةالله العظمي سيد نورالدين حسيني شيرازي تا زمان حيات وي، بهره برد. در قم نيز به درس خارج مرحوم آيةالله العظمي بروجردي ميرفت كه هوش و ذكاوت و پشتكار وي همواره مورد تحسين آن مرجع بزرگ قرار ميگرفت. همچنين در دروس حضرات آيات عظام حجت كوهكمرهاي و محقق داماد هم شركت ميجست. با ورود به نجف به درس خارج آيةالله العظمي خويي رفت؛ اما تنها به درس وي اكتفا نميكرد و همواره در بين راه و در مسجد مشكلات درسي خود را از وي ميپرسيد و آيةالله خويي نيز با آرامش و بزرگواري بدان پاسخ ميگفت. همچنين در درس آيةالله العظمي سيد محسن حكيم نيز شركت ميكرد. هنگام بازگشت از نجف بر آن شد تا از برخي علماي آن ديار، اجازة اجتهاد دريافت كند و موفق به كسب اجازة اجتهاد از آيةالله اصطهباناتي و آيةالله كاشف الغطاء شد. آيةالله مكارم شيرازي برخي از دروس دوره سطح و مقدمات را با دوستان مباحثه مينمود، به گونهاي كه آن مباحثات جاي خالي استاد را پر ميكرد و رمز توفيق خود در امر درس و بحث را، تلاش مداوم و استفادة مفيد از روزهاي تعطيلي ميداند. او در دوره تحصيل با بسياري از فضلا به مباحثه ميپرداخت كه از جمله آنان آيةالله دكتر بهشتي، امام موسي صدر و آيةالله شبيري زنجاني را ميتوان نام برد.
فعاليتهاي علمي و فرهنگي: آيةالله العظمي مكارم شيرازي تاكنون فعاليتهاي علمي و فرهنگي فراواني را انجام داده است. وي نزديك به چهل سال است كه به تدريس فقه و اصول در سطح عالي (خارج) ميپردازد و در اين مدت، شاگردان بسيار مبرزي تربيت نموده است كه بسياري از آنان هم اكنون در پستهاي كليدي كشور يا در حوزههاي علميه به خدمت ميپردازند. او از آغازين سالهاي جواني تاكنون به تأليف و نگارش كتب ديني اشتغال دارد، به گونهاي كه درآمد و مخارج زندگي او از اين راه تأمين ميشود و از وجوهات شرعيه براي معيشت خود استفاده نميكند. نشريه «مكتب اسلام» كه از قديميترين نشريات است، حاصل تلاش او و برخي از فضلاي حوزه است. اين نشريه، اولين نشرية حوزه است كه حدود 40 سال است منتشر ميشود و در آن مقالههاي گوناگون از فضلا و علماي حوزه علميه به چاپ ميرسد. آيةاللهالعظمي مكارم شيرازي كتب بسياري را تاكنون نگاشتهاند كه ذكر همة آنها در اين مختصر، امكان نميپذيرد و تنها برخي از آنها را برميشمريم:
1ـ تفسير نمونه (نزديك به 30 جلد)؛
2ـ تفسير موضوعي پيام قرآن (نزديك به ده جلد)؛
3ـ فيلسوف نماها؛
4ـ مديريت و فرماندهي در اسلام؛
5ـ زهرا، برترين بانوي جهان؛
6ـ زندگي در پرتو اخلاق؛
7ـ جلوة حق؛
8ـ عود ارواح و ارتباط با ارواح؛
9ـ پرسشها و پاسخها؛
10ـ خطوط اصلي اقتصاد اسلامي؛
11ـ انگيزة پيدايش مذاهب؛
12ـ خدا را چگونه بشناسيم؛
13ـ آفريدگار جهان؛
14ـ رهبران بزرگ و مسؤليتهاي بزرگتر؛
15ـ قرآن و آخرين پيامبر؛
16ـ معاد و جهان پس از مرگ؛
17ـ عقيدة يك مسلمان؛
18ـ مهدي، انقلابي بزرگ؛
19ـ ارزشهاي فراموش شده؛
20ـ پايان عمر ماركسيسم؛
21ـ آخرين فرضيههاي تكامل؛
22ـ آيين ما (ترجمة اصل الشيعه)؛
23ـ پنجاه درس اصول عقايد براي جوان؛
24ـ سرگرميهاي خطرناك؛
25ـ نماز، مكتب عالي؛
26ـ معراج، شق القمر، عبادت در قطبين؛
27ـ معماي هستي؛
28ـ فلسفة شهادت؛
29ـ اسرار عقب ماندگي شرق؛
30ـ چهرة اسلام در يك بررسي كوتاه؛